ارشیا ارشیا ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

خاطرات فرشته ی نازنینم ارشیا

رفتیم تولد کوروش کوچولو

بیاین تو ادامه مطلب سلام عشق مامانی عزیز دل م 5 شنبه این هفته رفتیم جشن تولد کوروش کوچولو پسر دختر خاله بابایی (نسبتمون یه کم دوره ) که تازه 10 روزه که به دنیا اومده البته جشن حموم زایمون مامان کوروش بود من میگم تولد اولش قرار نبود بریم ولی بعدش به دلایلی منصرف شدمو رفتیم مهمونیه خوبی بود خوش گذشت شما هم خیلی آقا بودی و کلی جیغ جیغ کردی البته مهمونی به صرف ناهار بود که شما هم ترکوندی مادر فکر کنم بعدا از اونایی بشی که وقتی میخوان برن مهمونی از دوروز قبل چیزی نمیخورن که اندازه یه هفتشون بخورن آخه گلم موقع ناهار که شد میخواستی حمله کنی به میز غذا همه چیز بهت دادم خوردی. سبزی پلو با ماهی زرشک پلو با مرغ نوشابه دوغ فسنجون سوپ و...
28 بهمن 1391

اولین مروارید پسرم

عزیز دلم مبارکت باشه بالاخره اولین دندون شما پرید بیرون بالاخره راحت شدی عزیز دلم. از 4 ماهگی برای دندونت اذیت شدی تا الان. روز یکشنبه تاریخ 1391/11/8خونه پدر جون اینا بودیم که من یهو متوجه تیزی دندونت شدم گلم و کلییییییییییییییییی خوشحال شدم و الان یه چند شبه که بهتر میخوابی خدارو شکر .  البته الان زیاد معلوم نیست هروقت قشنگ زد بیرون برات عکسشو میزارم جیگرررررررر . راستی یادم رفت بگم دوشنبه هم مامان ناهید برات یه آش دندونیه خوش مزه درست کرد. دستت درد نکنه مامان ناهیییییییییییییییید. عاشقتم مامان گلم که اینقدر برای آش دندونیه ارشیا زحمت کشیدی       ...
12 بهمن 1391

7 ماهه شدن آقا گل

گل پسرم 7 ماهه شدنت مبارک عزیز دلم وای خدایا نمیدونم چرا اینقدر این روزا دره سریع میگذره و تو گل پسر مامانی تند تند داری بزرگ میشی   عزیز دلم حال مامانی این روزا اصلا خوب نیست! خیلی خسته ام البته خسته ی روحی شاید برای افسردگیه بعد از زایمان باشه!   نمیدونم چرا ولی حوصله هیچ کسو هیچ چیزو ندارم همش دارم ظاهر سازی میکنم که بگم خوبم ولی نیستم خیلیییییییییی خرابم مامانی   راستی چندوقته اصلا خواب درست و درمونی هم ندارم شما همش تو خواب غر میزنی شاید مال دندونت باشه نمیدونم ولی تا میام بخوابم تو بیدار میشیو غر میزنی!!   بالاخره امروز دیدم لثه هات سفید شدن فکر کنم مرواریدای خوشگلت میخواد د...
8 بهمن 1391

ارشیا میای بریم حموم؟؟

بیاین تو ادامه مطلب ارشیا جونم امروز بردمت حموم آب بازی  ازتم کلی عکس گرفتم تا به عمه ثریات نشون بدم آخه خیلی دوست داشت توی جیگرو تو حموم ببینه عمه ثلیااااااااااا بیا منو بیبین   ببین اردک بلا گرفته رفته کجا   عکسها یه ذره شبیه همه ولی دیگه همرو میزارم ببین عشقم چه لمی دادی تو آب. قربونت برم که اینقدر با حیایی عافیت باشه عشق من     اینجا هم که دیگه موهاتو سشوار کشیدمو شدی یه دسته گل فدات بشم الهییییییییییییی   ...
2 بهمن 1391
1